یادداشت

جمنا…//علی گیوه فروشها

//علی گیوه فروشها

بسمه تعالی

اوایل آخرین ماه سال 95 بود که «جبهه مردمی نیرو های انقلاب» رسما اعلام موجودیت کرد و اصطلاح «جمنا» به دایره المعارف سیاسی کشور اضافه شد. این جبهه توسط تعدادی از چهره های اصول گرا که دارای سوابق مختلف سیاسی، مذهبی، فرهنگی، هنری، ورزشی و… بودند و به منظور حضور در انتخابات ریاست جمهوری 96 تشکیل و سازماندهی شد. از مهمترین عوامل محرک برای تشکیل این جبهه تجربه ناموفق اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 بود که به دلیل اختلافات و تضعیف درونی منجر به شکست آن ها در آن رقابت سیاسی شد.

اهداف تشکیل این جبهه را می توان در دو مورد خلاصه کرد: یکی رسیدن به کاندیدای واحد برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری و دیگری تلاش همه جانبه برای جلب نظر عموم مردم نسبت به کاندیدای مورد نظر که از جمله می توان به پیگیری جدی برای تشکیل و معرفی تیم کاری اقتصادی برای اطمینان دادن به مردم نسبت به کارآمدی دولت مد نظر برای بهبود معیشت اشاره کرد.

ساز و کار جمنا: در ابتدای تأسیس این جبهه، 10 نفر از اعضای هیأت مؤسس، اساسنامه ای 20 ماده ای را تدوین کردند. سپس با دعوت از 3000 نفر از نمایندگان مجامع اقشار و صنوف، مجمع ملی جمنا را تشکیل داده و اساسنامه را به تصویب رساندند. در گام بعد، که به عنوان اولین گام عملی برای انتخابات به حساب می آمد، مجمع ملی جمنا در جلسه ای که در تاریخ 11 اسفند 95 برگزار کرد، 10 نفر از اعضا را به عنوان «شورای مرکزی» جمنا انتخاب کرد. و قرار بر این شد که در جلسه بعد و در گام دوم، 5 نفر از این 10 نفر برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری منتخب شده تا بدین ترتیب گام به گام به هدف اولیه که همانا رسیدن به کاندیدای واحد بود نیل پیدا کنند.

اما آن چه که در عمل اتفاق افتاد، غیر از آن چیزی بود که سازمان دهندگان جمنا انتظار داشتند. اولین مسئله کناره گیری و به تفاهم نرسیدن جمنا با سعید جلیلی بود. جلیلی با عدم پذیرش ساز و کار جمنا اولین ضربه را به این جبهه تازه تأسیس وارد آورد. با کناره گیری جلیلی که به عنوان نماینده «جبهه پایداری» به حساب می آمد، مشخص شد که جمنا خیلی هم در به وحدت رساندن نیروهای انقلابی موفق نبوده است. مسئله و چالش بعدی جمنا اظهار عدم تمایل و انصراف پرویز فتاح ( رئیس کنونی کمیته امداد امام خمینی-ره-) بود؛ آن هم پس از انتخاب وی به عنوان یکی از 5 نفر کاندیدای نهایی جمنا برای انتخابات ریاست جمهوری. گمانی که این انصراف در اذهان عمومی به وجود آورد، این بود که اصلا جمنا هیچ ارتباط و هماهنگی با کاندیداهای مورد نظر نداشته و خودسرانه آن ها را به خود منتصب کرده است. چالش سوم جمنا، عدم حضور شخصیت های سیاسی (از جمله سید ابراهیم رئیسی، محمدباقر قالیباف و محسن رضایی) در مجمع ملی دوم بود. در حالی که این افراد منتخبین مجمع ملی اول بودند و علی القاعده می بایست در جلسه دوم برای ارائه برنامه های خود حاضر می شدند. اگرچه افراد نامبرده هرکدام دلیلی برای عدم حضور خود بیان کردند و جمنا غیبت آن ها را موجه جلوه داد ولی در هر صورت عدم حضور چهره های شناخته شده سیاسی، ضربه مهلکی به این جبهه وارد کرد.

روند افول جمنا با آغاز فرآیند انتخابات سرعت بیشتری به خود گرفت؛ چرا که پس از مجمع ملی دوم جمنا قرار بر این شد که  5 منتخب نهایی در انتخابات ثبت نام کنند و تا قبل از روز انتخابات با توجه به اقبال عمومی 4 کاندیدا به نفع کاندیدای واحد کنار رفته تا از بابت سبد رأی مشکلی ایجاد نشود. اما با شروع ثبت نام دو نفر از 5 منتخب جمنا (رئیسی و قالیباف)، با اعلام این که مستقل وارد انتخابات می شوند، شوک بزرگی را به جمنا وارد کردند. از  3 منتخب دیگر هم یک نفر (فتاح) ثبت نام نکرد و 2 نفر دیگر تأیید صلاحیت نشدند. و بدین ترتیب تعداد کاندیداهای جمنا در رقابت انتخابات ریاست جمهوری عملا صفر بود؛ اگرچه جمنا همچنان دو کاندیدای مطرح شده را به خود نسبت می داد.

پس از مواجهه جمنا با این چالش ها سازمان دهندگان جمنا که خطر فروپاشی این جبهه را احساس می کردند (علی الخصوص پس از نامه حدادعادل _از اعضای هیأت رئیسه جمنا_ که در اعتراض به اعلام استقلال و فراجناحی بودن حضور سید ابراهیم رئیسی خواستار حذف نام ایشان از فهرست جمنا شده بود) دست به انتشار بیانیه ای زدند تا بتوانند مسائل به وجود آمده را توجیه کرده و وحدت رویه در جمنا را حفظ کنند. در آن بیانیه مطرح شده است که: تعبیر «فارغ از گروه بندی های سیاسی» که در بیانیه اعلام کاندیداتوری حجت الاسلام رئیسی آمده عینا برگرفته از اساسنامه جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی است و اطلاعیه مذکور با اطلاع و مشورت هیأت رئیسه جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی بوده و ایشان به وحدت نیروهای انقلابی متعهد و پای‌بند است. همچنین در این بیانیه به عدم حضور فتاح نیز اشاره شده و از پایبندی ایشان نیز به جمنا سخن به میان آمده است.

علیرغم عادی جلوه دادن و توجیهات جمنا برای حضور مستقل دو کاندیدای مدنظرش در انتخابات، اما آن چه که در عمل مشاهده می شد شکست جمنا بود. نتیجتا باید گفت که جمنا تقریبا در هیچ یک از اهداف خود به موفقیت ( حتی موفقیت حداقلی) دست نیافت که از دلایل آن می توان به انتخاب نادرست هدف، عدم توانایی لازم در جذب حداکثری چهره های برجسته سیاسیِ انقلابی، شتابزدگی و ضربتی عمل کردن در امر انتخابات، وجود آراء مختلف سیاسی و نبود یکرنگی و یکپارچگی حتی در هسته تشکیل دهنده اولیه و بلأخره عدم توانایی در جذب اقشار مختلف مردمی، به دلیل ناتوانی در اثبات کارایی خود نسبت به مطالبات مردمی (که همان بهبود معیشت است) نام برد. به هر روی باید به انتظار نشست و مشاهده کرد که آیا جمنا قادر به بازیابی خود پس از انتخابات خواهد بود و به حیات سیاسی خود ادامه خواهد داد یا این که به عنوان یک جنبش انتخابات محور، کار خود را با پایان انتخابات تمام شده خواهد دید.

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بسته است
دکمه بازگشت به بالا