اصحاب نظر
مهدی خوش سیما
هر کدام از ما وظیفه ای داریم وظایفی انسانی، اجتماعی، ملی و… اما گاهی اوقات احساس هیچ وظیفه ای نمیکنیم و یا حتی احساس وظیفه میکنیم اما عملی انجام نمیدهیم. در بین ما مردمان، هنرمندان از تأثیرگذاری بالایی برخوردارند که اگر آنها به مسالهای ورود کنند خیلیها به تبع آنها وارد آن مساله میشوند، از جمله میتوان به فعالیتهایی که رامبد جوان در بحبوحهی کم آبی و با نام کمپین “قطره قطره” و یا “شنبه های خندان” در برنامه خندوانه و یا این روزها کمپینی که پرویز پرستویی برای پولهای غصب شده مان براه انداخته است اشاره کرد. البته برخی این تأثیرگذاری را نادیده می گیرند که نشان از بی اطلاع بودن آنها از بطن جامعه است و یا در مواردی که موضع میگیرند سطح آن بسیار پایین است. اما نمونه ی دیگری از این تأثیرگذاری را در اتفاقات اخیر باید دنبال کرد.
“آیا میدانستید در آمریکا از هر ۵ نوزاد ۲ نوزاد نامشروع اند” ، ” آیا میدانستید در آمریکا در هر ۹ ثانیه یک زن مورد ضرب و شتم قرار میگیرد” و … ، اینها گزیده ای از شعارهایی است که شهرداری تهران با طرحی با نام «حقوق بشر آمریکایی» بر روی بنرهایی در سطح شهر نصب کرده است. این عمل با واکنش هایی همراه بود. کاربران فضای مجازی با هشتگ “شعار پیشنهادی برای بیلبوردهای شهرداری تهران” موج انتقاداتی را نسبت به عملکرد این شهرداری و وضعیت آسیب های اجتماعی را به راه انداختهاند. در این میان تعدادی از چهره های شناخته شده سینما در اعتراض به این حرکت شهرداری تهران نیز مطالبی بیان کردند از جمله آن میتوان به پیام مهناز افشار اشاره کرد که گفته بود “شهرداری به جای بنر زدن در مورد تعداد کودکان نامشروع در آمریکا که دردی از ما دوا نمیکنه به فکر کودکان کار و کودکان بدسرپرست خودمون باشه” و یا ترانه علیدوستی که در واکنش به این بنرها، پیشنهاد کرد که کاربران هشتگ خاصی را دنبال کنند.
فارغ از درست یا نادرست بودن کنش شهرداری تهران و همچنین واکنش و نظر بازیگران، اقدامی که این بازیگران انجام داده اند کار شایسته ایست از این جهت که ایشان نسبت به مسائل پیرامون خود بی تفاوت نیستند، رخدادها را میبینند و نسبت به این رخدادها اظهارنظر میکنند. البته این رخدادها محدود به مسائل اجتماعی نمیشود بلکه دایره وسیع تری را شامل میشود. مسائل فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و… که از جمله میتوان به انتخابات اشاره کرد، انتخابات ریاست جمهوری و اخیراً هم انتخابات مجلس.
اما در میانِ این اظهارنظرهای بعضاً درست، نکته ای حائز اهمیت و درخور توجه است. این روزها، روزهای داغ حقوق های نجومی و نامتعارف است و کمتر کسی را میبینید که از آن نداند و یا از آن سخن نگوید، از رسانه ها گرفته تا مردم کوچه و بازار همگی از آن میگویند و غالباً هم در محکومیت این اتفاق ناخوشایند، اما از هنرمندانی که برای جامعه الگو و و بر آن تأثیر گذارند و از طرفی مدعی دوست داشتن مردم و ایران هستند و برای مردم همیشه آرزوی سلامتی، زندگی خوب، پرپول و رفاه دارند، انتظار میرفت که اظهارنظری دراین باره کنند اما…
حتی آن بازیگرانی که نسبت به بنرهای شهرداری که تنها، تکرار میکنم، تنها در تهران بود و خیلی ها در کشور از آن خبر نداشتند و حتی شاید در تهران هم برخی آنها را ندیده باشند انتقاد کرده بودند، نسبت به این مسئله که بسیار با اهمیت تر، مهم تر، و فراگیرتر بود زبان به انتقاد باز نکردند.
این بی تفاوتی از سوی هنرمندانی که سعی دارند همیشه حرف دل مردم را بزنند در کنار حرف خودشان، نه حرفی که خوشایند قشری خاص است باعث خدشه به همین نیت آنها میشود که حرف مردم را نمیزنند و این شائبه را تقویت میکند که برخی از سینماگران برای خوشآمد عده ای معدود از انجام برخی عمل ها و عکس العمل ها چشم پوشی میکنند و زبان به انتقاد باز نمیکنند، البته شاید ترس از آن دارند که بی سواد، بی شناسنامه، چه و چه لقب بگیرند و یا شاید بخاطر آنکه در انتخابات از جریانی حمایت کردند که اکنون آشکار شد برخی از این مدیران با حقوق میلیونی به همان جریان برمیگردد و یا شاید یکی از فرزندان این مدیران که حق اوقات فراغت از پدر میگرفتند و از قضا در لیست انتخاباتی جریان متبوع حضور داشت خواستار آن باشد که چاره اینست که اکنون سکوت کنند تا خدشه ای به این جریان وارد نشود.
به هر حال صلاح مملکت خویش خسروان دانند…