یادداشت

احمدی نژادشناسی…فرهود فودازی

بسم الله الرحمن الرحیم
دو واحد احمدی نژاد شناسی
نا رضایتی مردم در اواخر دولت خاتمی قابل انکار بود، چون پس از دولت سازندگی تغییرات چشمگیری در دولت اصلاحات صورت نگرفته بود و در واقع همان سیاست های آقای هاشمی داشت تکرار می شد. علاوه بر آن با وجود ثبات اقتصادی، کشور آن رشد اقتصادی ای را که باید، نداشت؛ سیاست زده کردن دانشگاه ها وچند شقه کردن جنبش دانشجویی یکی دیگر از عوامل نارضایتی از دولت وقت به شمار می رفت که باعث به وجود آمدن طیف مخالفی در جریانات دانشجویی علیه خاتمی شد.


با مشخص شدن کاندیدا ها جناب آقای هاشمی رفسنجانی اصلی ترین گزینه مطرح در بین ایشان به شمار می آمد و از طرفی کسی احتمال این را نمی داد که احمدی نژادِ کمتر شناخته شده بتواند رقیب اصلی او باشد، سخنان نوبخت و محصولی در مناظرات تلویزیونی به خوبی شاهد این مدعا است و کسی هاشمی را رها نمی کند که بیاید به احمدی نژاد رای بدهد.
با وجود جوی که علیه خاتمی در فضای دانشگاهی وجود داشت و با طرح مسئله عبور از هاشمی توسط احمدی نژاد طبیعی بود که اغلب جریانات دانشجویی از وی حمایت کنند، علاوه بر این ها شعار های عدالت خواهانه او هم آرای قشر مستضعف و طبقه پایین جامعه را به سمت خود جلب می کند و هم نظر روشنفکران طبقه متوسط را.
همه این عوامل دست به دست هم می دهند تا در پایان یک رقابت تنگا تنگ، سر انجام احمدی نژادِ عدالت طلب از 16 سال سکان داری تکنو کرات ها ببرد.
رئیس جدید پاستور در حالی هدایت کشتی دولت را به دست می گیرد که دولت قبلی در زمینه سیاست خارجی و بر سر مسئله انرژی هسته ای به کلی عقب نشینی کرده است. بیانیه سعد آباد، توافق نامه بروکسل و پاریس و پلمب شدن تاسیسات هسته ای در دولت خاتمی شواهد این مدعا است. شایان ذکر است که این توافق ها در زمان ریاست جناب آقای حسن روحانی در شورای عالی امنیت ملی و با حضور موثر محمد جواد ظریف و کمال خرازی در مذاکره ها صورت گرفته است.
ناراحتی مردم و رهبری از این موضوع باعث شد که مسئله فک پلمب تاسیسات هسته ای به عنوان یک خواسته ملی مطرح وعملی شود. طولی نکشید که صنایع هسته ای با قدرت شروع به کار کردند و در پی آن پیشرفت کشور در علوم نانو ، سلول های بنیادی، فناوری موشکی، ماهواره های فضایی و سایر زمینه ها به خوبی گویای پیشرفت وسیع علمی در این دولت بود.
هدفمندی یارانه ها که یکی از رویا های دولت های پیشن بود نیز در این دولت اجرا شد، علاوه بر این ها توزیع سهام عدالت و مسکن مهر نیز از جمله اقدامات این دولت در راستای حمایت از مستضعفان و گسترش عدالت به شمار می آید. اما آنچه که از سخنان تحلیل گران بر می آید این است که این اقدامات آن طور که باید به هدفی که برای آن طراحی شده بودند نرسیده است و اجرای آن با مشکلاتی همراه بوده است.

استهاله در احمدی نژاد
اواخر دولت نهم افرادی در کنار احمدی نژاد قرار می گیرند که نه در حلقه اول او، اما تاثیر گذارند، با شروع دولت دهم این افراد در حلقه اصلی دولت واقع می شوند و بیش از پیش در روند ایجاد استهاله در رئیس جمهور موثر. از جمله این افراد می توان آقایان مشایی،  بقایی و … را نام برد. بدون شک حضور این افراد نا شایست درون کابینه دولت دوم مهر، احمدی نژاد را دچار بروز اعتماد به نفس کاذبی کرد که به خاطر ایشان در مقابل سران قوا و حتی حکم مقام معظم رهبری بایستد و از اجرای قانون جلوگیری به عمل آورد. طوری که بعضی معتقدند احمدی نژاد مقام ریاست قوه مجریه را تا حدودی بالا تر از سایر قوا می دانسته است، در حالی که این خلاف قانون اساسی جمهوری اسلامی است.
پر واضح است که این خود مختار پنداری رئیس دولت برای او هزینه هایی در بر داشت، برای مثال: رابطه بین قوه مجریه با سایر قوا را بر هم زد، یا باعث ایجاد بی نظمی و نا هماهنگی در اداره کشور شد. یا اینکه تنها در دولت احمدی نژاد بودجه چند دوازدهم تاسیس شده است که این قانون برای زمان جنگ و حوادث طبیعی در نظر گرفته شده بود.
وقتی به این مسائل تحریم های عامدانه آمریکا و جو نا به سامانی که علیه کشور بعد جریان فتنه 88 به راه افتاد با مسائلی چون رشد بی اندازه نقدینگی در جامعه و … همراه شد، تورم بالا رفت، قیمت ارز و طلا با لا رفت و نظام مالی کشور دچار نا به سامانی شد. تا جایی که قیمت همه چیز در بازار در دو روز پیاپی متفاوت بود.
این سوء مدیریتی که در دولت دوم رخ داد، هزینه هایی را نیز برای اصولگرایان و جریانات حامی احمدی نژاد در پی داشت.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

همچنین ببینید
بسته است
دکمه بازگشت به بالا